تجلیل از فرزند نمونه چرامی توسط امام جمعه چرام
از فرزند نمونه چرامی توسط امام جمعه چرام تجلیل شد.
موج زاگرس، تمام فکرم درگیر کلمهی نامادری میشود، چرا این کلمه دارای تمام صفتهای بد دنیا است؟ چرا دید عموم مردم نسبت به شخصی که لقب نامادری را به دوش میکشد آنقدر بد است؟ این نگاهها از کجا سر چشمه میگیرد؟ این صفتهای منفی چرا با جا خوش کردن کلمهی “نا” کنار اسم “مادر” ظهور پیدا میکند؟
کلمه “نامادری” را در اینترنت سرچ میکنم، صفحه پر میشود از فجایعی که تحت عنوان نامادری رخ داده است. کودکی که سال پیش توسط نامادریاش با سیگار سوخته بود، کودکی که با کتک های نامادری اش به کما رفته است و هزاران کودک دیگر که قربانی حرف” نا” کنار اسم مقدس مادر هستند.
تمام فکرم درگیر کلمهی نامادری میشود، چرا این کلمه دارای تمام صفتهای بد دنیا است؟ چرا دید عموم مردم نسبت به شخصی که لقب نامادری را به دوش میکشد آنقدر بد است؟ این نگاهها از کجا سر چشمه میگیرد؟ این صفتهای منفی چرا با جا خوش کردن کلمهی “نا” کنار اسم “مادر” ظهور پیدا میکند؟
ما باید به جدیت این قصور و کاستی را در نقل جنبههای مثبت این قضیه آنقدر تکرار کنیم تا جامعه بپذیرد همیشه آنطور نیست چه بسا انسانهایی که نامادری بودند ولی بسیار زیبا ایفای نقش کرده اند.»
چه بسیارند نامادریهایی که فرشته صفتانه با صبر و شکیبایی برای بزرگ کردن بچهای که حالا حکم بچهی خود را دارند تلاش میکنند، از وجود این فرشتههای زمینی غافل نشویم.
میگویند بهشت زیر پای مادران است اما مادرانی هستند که بهشت در وجود آنها معنا پیدا میکند. مادرانی که هیچگاه خود را نمیبینند و همه وجود خویش را در وجود فرزندان پیدا میکنند. پیدا کردن چنین مادرانی سخت نیست و تنها کافی است با نگاه عاشقانه به اطراف نگاه کنیم. مادرانی که هر روز وجودشان مثل شمع آب میشود تا درخت وجود ما هر روز قد بکشد. اما داستان مادری که گذشته و آینده خود را وقف فرزندانی میکند که از وجود او نیستند کمی متفاوت است. مادری که با هیچ واژه و کلماتی از جنس ایثار و فداکاری هم نمیتوان عظمت او را نشان داد.
قصه ما قصه امیرحسین پرویزی است که در ۵ سالگی مادر و در ۹ سالگی پدرش را از دست داد،برای فرزندی در چنین سن و سالی خیلی سخت میباشد که در این سن واقع تلخ و یتیم بود را تجربه کند،اما امیرحسین داستان ما به این زودی و تصور نمیکرد کسی بتواند جای خالی مادر و پدر را برایش پر کند. امروز مشهدی مهتاب همه وجود امیرحسین شده مادری که دستهایش بوی مهربانی میدهد کسی که قریب به ۲۳ سال برای امیرحسین مادری کرد.
و امروز مشهدی مهتاب همان مادری که نگذاشت امیرحسین طعم نبود مادر و پدر را حس کند در بستر بیماری به سر میبرد، فرشته که همه وجودش را برای این فرزند گذاشت و شبانه روز مادرانه وقتش را برای امیرحسین گذاشت.
جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهد و تجربه را زیاد میکند. هیچ جا ننوشتهاند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند. مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته است و دستانی که زیر ناخنهایش جز خستگی چیزی نمیروید، و گیسوانی که رقص بر شانههای زنانه را به خاطر نمیآورند. مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.
اما جالب است بدانید امیرحسین داستان ما از آرزوهای بزرگش گذشت و برای مادری که کمتر از مادر برایش نبود دارد پرستاری میکند، وقتی که با این جوان داشتم تلفنی تماس میگرفتم میگفت که مادرم بیش از ۷٠ درصد از ریه هاشو از دست داده و بوسیله اکسیژن به سختی داره نفس میکشد.
به سختی پشت گوشی با من داشت حرف میزد، بغض بهش اجازه صحبت کردن رو نمیداد. جالب است بدانید که این فرزند در یکی از فروشگاه های چرام مشغول بکار هستش برای خرج بیماری همین مادر.
به پاس زحمات این فرزند نمونه، از طرف حجت الاسلام والمسلمین سید نوراله افشار امام جمعه چرام در مصلای حضرت ابوطالب علیه السلام چرام تجلیل بعمل آمد.
قدردان چنین فرشته هایی باشیم.
نویسنده:سید علیرضا کشاورز
انتهای پیام/
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰